سرویس اشتراک ویدیو ام پی فور

برای افزودن به لیست علاقه مندی باید وارد حساب کاربری شوید.

ورود به حساب کاربری

بستن

بله خیر

ام پی فور را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.

پخش بعد از 8

ارتباط نامشروع زن متاهل با پسرخاله همسرش، منجر به این قتل دردناک شد

264 بازدید5 سال پيش
  • می پسندم
  • اشتراک گذاری
  • افزودن به لیست پخش
  • دانلود
  • گزارش تخلف
  • نشان گذاری
alireza.rm1

alireza.rm1کاربر alireza.rm1

حوادثکانال حوادث

ارتباط نامشروع زن متاهل با پسرخاله همسرش، منجر به این قتل دردناک شد
مرد جوان در حالیکه پسرخاله اش نیمه جان بود برای اطمینان از مرگش با سرنگ به جسد نیمه جان سیانور تزریق کرد.

ششم خرداد گذشته، زن 38 ساله ای با مراجعه به نیروهای انتظامی راز یک جنایت Crime را فاش کرد و گفت: همسرم که هم اکنون متواری است پسرخاله اش را کشته و جسد او را درون چاه فاضلاب منزل مادرش در خیابان حر عاملی انداخته است. در پی این گزارش و کشف جسد، بلافاصله قاضی«کاظم میرزایی» دستور دستگیری متهم فراری را صادر کرد و بدین ترتیب گروهی از کارآگاهان با نظارت مستقیم سرهنگ «حمید رزمخواه» (رئیس پلیس Police آگاهی خراسان رضوی) وارد عمل شدند و متهم در یکی از روستاهای نوار مرزی ارومیه دستگیر شد.
روز گذشته در حضور قاضی ویژه قتل عمد مشهد لب به اعتراف گشود و راز جنایتی تکان دهنده را برملا کرد. او که در پاسخ به سوالات فنی و تخصصی قاضی «کاظم میرزایی» دچار تناقض گویی شده بود وقتی لحظه ای چشم به مقام قضایی دوخت و فهمید که داستانسرایی دیگر فایده ای ندارد، سرش رامیان دستانش گرفت و این گونه به تشریح ماجرا پرداخت.
به خاطر این که در مغازه خودم کار می کردم کمتر برای صرف ناهار به منزلم می رفتم. در این میان تقریبا از اواخر سال 94 پسر خاله ام روابط نزدیکی با من پیدا کرده بود و گاهی برای راه اندازی یک مغازه از من نظر مشورتی می گرفت. گاهی زنگ می زد که با من کار دارد و به من می گفت: در مغازه بمان تا من بیایم! ولی مرا سرکار می گذاشت و نمی آمد. تا این که آرام آرام به رفتارهای او مشکوک شدم. روزی دیگر با همین شگرد از من خواست در مغازه بمانم ولی وقتی با او تماس گرفتم که چرا نیامدی؟ گفت: مسافر دربستی گیرم آمد، نتوانستم نزد تو بیایم! وقتی گوشی را قطع کردم به منزلم زنگ زدم دختر کوچکم که حدود 4 ساله بود گفت: بابا «ج» اینجاست! نمی دانستم چه کنم! بلافاصله سوار بر خودرو به طرف منزلم رفتم اما در بین راه به خاطر این که افکارم مغشوش بود تصادف Crash کردم و دیگر به سمت خانه نرفتم اما این ماجراها در حالی افکارم را آزار می داد که رفتارهای همسرم نیز به کلی تغییر کرده بود و با هر بهانه ای جر و بحث راه می انداخت.همان شب هم وقتی همسرم را غرق در تلفن همراهش دیدم، انگار خوره ای به جانم افتاد به سمت او که رفتم دست و پایش را گم کرد و بلافاصله

نمایش بیشتر
0 دیدگاه
0 دیدگاه ثبت نظرات بیش از حد مجاز است، چند دقیقه بعد ثبت کنید.
تصویر پیش فرض کاربر

اشتراک گذاری

  • کد ویدیو
  • واتس اپ
  • تلگرام
  • فیسبوک
  • توییتر
  • لینکدین

کد ویدیو

copy

گزارش تخلف

متن گزارش:

ثبت

تکرار پخش