در ام پی فور عضو شوید برای ثبت دیدگاه، اشتراک کانال ها و ویدیوها.
جان یک آکاردئون قدیمی را از زیر خاک بیرون آورده است و گارفیلد نمی تواند صدای آن را تحمل کند. بنابراین تصمیم می گیرد از شر آن خلاص شود. اما چه کسی به یک آکاردئون قدیمی نیاز دارد؟ او هر چیزی را که فکرش را می کند امتحان می کند، بدون شانس. هر بار آکاردئون به همان جایی می رسد که از ابتدا شروع شده است، یعنی در دستان جون. اما گارفیلد به این راحتی تسلیم نمی شود. او در نهایت آن را در جایی دور دفن می کند. حداقل کسی نخواهد آمد و آنجا دنبالش بگردد. اما مطمئناً اودی وفادار می آید و ساز لعنتی را می کند و دوباره آن را به صاحبش می برد... ... پر از گل. آکاردئون مرده است، اما حالا جون فکر دیگری دارد: به جای آن، او میخواهد کولهباز بزند!