سرویس اشتراک ویدیو ام پی فور

برای افزودن به لیست علاقه مندی باید وارد حساب کاربری شوید.

ورود به حساب کاربری

بستن

بله خیر

ام پی فور را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.

پخش بعد از 8

سکانسی ماندگار از سریال شهرزاد (امان از این آذر)

8,342 بازدید7 سال پيش
  • 17 می پسندم
  • اشتراک گذاری
  • افزودن به لیست پخش
  • دانلود
  • گزارش تخلف
  • نشان گذاری
niaz.daram

niaz.daramکاربر niaz.daram

دیالوگ های ماندگارکانال دیالوگ های ماندگار

نقدی کوتاه بر سکانس پایانی قسمت چهاردهم سریال شهرزاد، به جهت محدودیت نوشتاری در زیر نویس این ویدئو تنهابه چند جمله بسنده می کنم
فرهاد رو به آذر: آذر یا رویا کدومشون تویی کدوم تصویر رو باید باور کنم زنی که غزل میگه با همه احساسش یا زنی که با قصاوت تمام اسلحه می کشه؟ رویا کجا بود وقتی آذر داشت اسلحه می کشید؟
آذر:رویا با تو شروع شد اما ته تهش من آذرم، زن یدی، بیوه اندر بیوه، امان از این آذر امان از این آذر لامصب، (دوربین نمای بسته تپانچه ای را در قاب می بندد که گویی همه آذرهای این سرزمین در تپش همین تپانچه جا خوش کرده)
فرهاد : تو زندگی چیزی بدتر از این نیست اونی که باهاته نه بتونی عوض کنی نه بتونی ترکش کنی!( اشاره به ذات و گوهر آتشین آرمان ها و دلخواست های آدمی است که همیشه خروشانه برای دست یاقتن به رویایی شیرین که سر آمدش آزادی است)
آذر شاید نماینده آن نسل خروشان ایرانی است که دست کم اگر نه بیشتر یکسد سده است در حسرت،آزادی جان داده خون داده همه چیزش را داده نسل پاکباخته، و فرهاد، آن آرمان شهر زیبا و با ترنمی است که آرزوی این نسل در یکسده گذشته بوده، نسلی که تنها عشق می خواست و رهایی، نسلی که به جای گلوله شعر می شناسد،
آذر برگرفته از نمادهای ایرانی یعنی آتور یا آتش است، فروزه ای که بهنگام شرر، گاه بر خرمن اهرمن می زند و گاه برجان عشاق، کمی جلوتر در تاریخ معاصر این ماه آذر یا آتش همواره ماه پرحادثه ای برای نسل برابری خواه بوده، از اینرو انتخاب نام آذر اتفاقی نیست، فرهاد اگر چه پیشه اش عاشقی است اما این بار تیشه بر کوه دماوند این سمبل ایستادگی و مقاومت ایران کوفته از اینرو او در این داستان تنها فرهاده قصه بیستون نیست فرهاده همه دماوند است فرهاده ایران است، نسلی که در هماورد پی در پی همه این حوادث تاریخی آتش افروز سوخته
در گذشته های روشن تاریخی مان بود که شیرین مقابل فرهاد بود این یکسده دست کم آنچه می شناسیم دم به دم آتش مقابل فرهاد بوده آذری که همواره فروزه اش جان می فرساید
دست کم برای نسل من ، دنبال کردن اینگونه آثار تصویری نه از باب دنبال کردن یک قصه دراماتیک تنهاست که تفنن را سبب است بلکه با قبول ضعف های فنی و ساختاری این اثر که البته هیچ اثری مبرا از اینگونه کمبود ها نیست و هم آنکه چندان مهم نیست برایم که نهایتا انتهای داستان به کجا خواهد رفت اما، آنچه این نسل از این جنس را وا میدارد تا نخ داستان را به دست بگیرد و سکانس به سکانس پیش برود، بله آذری است که در جان همه ماست آن سخن اخر، آن حرف آخر که حرف همه ماست
اگرچه باور دارم در فضای کنونی جامعه ایرانی حرف آخر همچون یکسده آخر هرگز گفته نشد، اما در خانه اگر کس است یک حرف بس است، دست کم باید از این جنس باشی، آذری باشی و فرهاد باشی،هم از جنس گلوله باشی و هم از جنس شعر، تا بدانی حتی همین اندک آثار با ضعف های ساخاری اش، انگار حرف توست انگار حرف همه آنهایی است که در یان یک سده، رفتند سرد و خاموش،با دل پر باری از تپش عشق و آزادی و چشم اشک باری که پیامش این بود
جدا افتادن از کسی که دوستش داری، جهنمی بزرگتر از این تو زندگی می شناسی!؟

نمایش بیشتر
0 دیدگاه
0 دیدگاه ثبت نظرات بیش از حد مجاز است، چند دقیقه بعد ثبت کنید.
تصویر پیش فرض کاربر

اشتراک گذاری

  • کد ویدیو
  • واتس اپ
  • تلگرام
  • فیسبوک
  • توییتر
  • لینکدین

کد ویدیو

copy

گزارش تخلف

متن گزارش:

ثبت

تکرار پخش