آهنگ تقدیر از مرتضی سرمدی

متن آهنگ تقدیر از مرتضی سرمدی
طلوع خورشید نگات
شروع هر نگاه من
همدم و تکیه گاه من
امید من پناه من
پیش تو مونده هنوزم
هم دلو هم نگاهه من
چرا ازم، دل میبری
مگه چیه گناه من
چقد باید به پای تو
امروز و فردا بمونم
واسه تموم قصه هام
از شب یلدا بخونم
چقد باید تو گریه هام
بگم بتو بسته جونم
تا باورت شه عاشقم
تا باورت شه دیوونم
قصه ی عشق من شده
صحبت دارا و ندار
قلبی رو که عاشقته
اینجوری زیر پات نزار
اگه یه روز تنها شدی
منو به خاطرت بیار
فک نمیکردم یه روزی
از زندگیت، برم کنار
گفتی صداتو میشنوم
حتی اگه چیزی نگی
همیشه پیشت میمونم
تو لحظه های زندگی
حالا چرا نمیشنوی
زجه ی عاشقونمو
چرا ازم دست میگیری
تو ماه اسمونمو
چقد باید به پای تو
امروز و فردا بمونم
واسه تموم قصه هام
از شب یلدا بخونم
چقد باید تو گریه هام
بگم بتو بسته جونم
تا باورت شه عاشقم
تا باورت شه دیوونم